کافکا در کرانه در یک نگاه

  • جزء ده کتاب سال نیویورک تایمز
  • جایزه‌ی مونث کلاب برای ترجمه انگلیسی کتاب سال ۲۰۰۶
  • کتاب «ورزدهنده ذهن» به گفته‌ی جان آپدایک

رمانهاروکی موراکامی

تعداد صفحه 607

سبک کتاب کافکا در کرانه سورئال است و همچنین پر است از استعاره. استعاره‌هایی که خواننده می‌تواند بر اساس درک خود، آزادانه آن‌ها را برداشت کند. در دنیای کتاب های هاروکی موراکامی هیچ چیز عجیب و غیرعادی نیست، حتی حرف زدن گربه ها یا بارش ماهی از‌ آسمان! دنیایی پر از موسیقی کلاسیک و غذاهای خوش طعم و رفتن به دنبال سرنوشت.

هاروکی موراکامی نویسنده‌ای اهل ژاپن است که کافکا در کرانه را در سال ۲۰۰۲ منتشر کرد. گویا موراکامی حین نوشتن این کتاب، مشغول ترجمه‌ی کتاب «ناتور دشت» اثر جی. دی. سلینجر به زبان ژاپنی بوده و این موضوع می‌تواند بر شخصیت‌پردازی کافکا تامورا اثرگذار بوده باشد.

خلاصه داستان کتاب کافکا در کرانه

رمان «کافکا در کرانه» کتابی ست با دو قصه که به صورت مستقل پیش می‌روند و در نهایت به هم مربوط می‌شوند. یکی قصه‌ی “کافکا تامورا” است، نوجوانی ۱۵ساله که تصمیم به ترک خانه‌ی پدری می‌گیرد تا بتواند به دنبال مادرش که در چهارسالگی همراه خواهر کافکا او را ترک کرده بگردد. او بسیار کتابخوان و به قول دوست خیالی‌اش «پوست کلفت‌ترین پانزده ساله‌ی دنیا» است. او در مسیر ترک خانه با افرادی مواجه می‌شود که آثاری از گذشته خود را در آنان می‌یابد و این آغاز آشکار شدن رازهای گذشته است.

قصه‌ی دیگر، قصه‌ی “ساتورو ناکاتا” است؛ پیرمردی مهربان که حادثه‌ای عجیب در دوران کودکی، بعضی تواناهایی ذهنی اش را برای همیشه از او سلب کرده و در عوض توانایی صحبت کردن با گربه‌ها را پیدا کرده است! در نتیجه ی این توانایی، شغل او پیدا کردن گربه های خانگی گمشده است.  ناکاتا در جستجوی یک گربه خانگی بسیار عزیز است که سفری عجیب را آغاز می کند و در انتهای این سفر داستان کافکا و ناکاتا به هم گره می خورد.

کتاب کافکا در کرانه را انتشارات نیلوفر با ترجمه‌ی مهدی غبرائی در سال ۱۳۸۶ برای اولین بار منتشر کرد. از دیگر آثار موراکامی می‌توان «سوکوروتازاکی بی‌رنگ و سال‌های زیارتش»، «از دو که حرف می‌زنم از چه حرف می‌زنم»، «قطار» و غیره را نام برد. آثار موراکامی تاکنون به بیش از چهل زبان دنیا ترجمه شده اند.

جملاتی زیبا از کتاب کافکا در کرانه

«و توفان که فرو نشست، یادت نمی آید چی به سرت آمد و چطور زنده مانده ای. در حقیقت حتی مطمئن نخواهی شد که توفان واقعاً  سر رسیده. اما یک چیز مشخص است. از توفان که درآمدی، دیگر همان آدمی نخواهی بود که به توفان پا نهاده بودی. معنی این توفان همین است.»

«خیلی چیزها هست که تقصیر تو نیست. یا تقصیر من. تقصیر پیشگویی‌ها هم نیست، یا نفرینها یا DNA، یا پوچی. تقصیر ساختارگرایی یا سومین انقلاب صنعتی هم نیست. همه می‌میریم و ناپدید می‌شویم، ولی علتش این است که نظام خود دنیا را بر پایه‌ی ویرانی و فقدان گذشته اند. زندگی ما سایه‌هایی از این اصل رهنماست. مثلاً باد می‌وزد. می‌تواند بادی شدید و خشن باشد، یا نسیمی ملایم. اما سرانجام هر بادی فرو می‌رود و ناپدید می‌شود. باد شکل ندارد. فقط حرکت هواست. باید به دقت گوش بدهی، بعد استعاره را می‌فهمی.»

«دیگر نمی‌خواهم بازیچه‌ی اشیای بیرون از خودم شوم و چیزهایی که در اختیارم نیست مرا سردرگم کنند. تاکنون به لعن و نفرینی که در حقم کرده‌اند گرفتار بوده‌ام و کارهایی کرده‌ام که نمی‌خواسته ام. اگر لعن و نفرینی در اینهاست، می‌خواهم یکراست بپرم توی معرکه و برنامه‌ای را که برایم چیده‌اند اجرا کنم و بار را از روی شانه بیندازم و زندگی کنم، نمی‌خواهم نقشه‌های کس دیگری را اجرا کنم، بلکه باید نقشه‌ها مال خودم باشد. این چیزی است که واقعاً می‌خواهم.»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات کافکا در کرانه

  • مولف (مولفان)
  • مترجم (مترجمان)
  • زبان اصلی

    ژاپن

  • رده سنی

    بزرگسال

  • قطع

    رقعی

  • تعداد صفحه

    607

  • سال چاپ

    1398

  • شماره چاپ

    14

  • تعداد جلد

    تک جلدی

  • شابک

    9789644483509

  • کشور

    ژاپن

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید