هلن و سه نمایش نامه دیگر در یک نگاه

  • ادبیات نمایشی و کهن یونان
  • نمایشنامه‌هایی حماسی از اساطیر یونان
  • روایاتی از عشق‌های ممنوعه و از خودگذشتگی
  • از مشهورترین و شناخته‌شده‌ترین نمایش‌های دنیای ادبیات
  • از یکی از بزرگ‌ترین نمایش‌نامه‌نویسان کهن یونانی

فیلم نامه و نمایش نامهاوریپید

تعداد صفحه 221

«تابنده‌ترین چهره‌ی ادب یونان قدیم»، «ویران کننده ادبیات کلاسیک یونان» و «نیرنگ‌باز دنیای ادب»، تنها برخی از لقب‌های اوریپید است که بسیاری از بزرگان ادب به او نسبت داده‌اند. اوریپید، در کنار سوفوکل و آیسخولوس، یکی از سه نمایش‌نامه‌نویس (تراژدی‌نویس) بزرگ و کهن یونانی بود. از بیش از 90 اثر نمایشی اوریپید تنها حدود 20 نمایش‌نامه باقی مانده است؛ با این حال، نمایش‌نامه‌های او در زمان معاصر نیز بسیار خواندنی و پرطرفدار است. شهرت اوریپید در یونان، با بزرگانی مانند هومر نیز برابری می‌کرد. کتاب هلن و سه نمایش‌نامه دیگر شامل 4 عدد از بهترین نمایش‌نامه‌های اوریپید است که عبارتند از: هلن، هیپولیت، آلسست و ایون.

اوریپید در نمایش‌نامه هلن به جنگ تروا و دنیای ایلیاد و اودیسه‌ی هومر سفر می‌کند. هلن دختر زئوس و زیباترین زن دنیا بود که توسط پاریس دزدیده می‌شود. پاریس هلن را به شهر تروا و می‌برد و زمینه‌ساز جنگ 10 ساله‌ی تروا می‌شود. اما اوریپید در این نمایش‌نامه قصه‌ای متفاوت عجیب را از هلن بازگو می‌کند. در این نمایش‌نامه می‌خوانیم که در واقع هلنی که مسبب جنگ تروا بود اصلا هلن واقعی نبود و هلن واقعی، به صورت پنهانی توسط زئوس به مصر برده شده بود!

نمایشنامه‌ی هیپولیت روایتی است از یک عشق ممنوعه و گناه‌آلود. پادشاه آتن و ترزن «تزه» نام دارد و همسر او، فدر، عاشق هیپولیت می‌شود. اما این در صورتی است که هیپولیت فرزند نامشروع خود پادشاه آتن و ترزن است. آلسست داستانی است از هراکلس (هرکول)، آپولون (خدای نور و هنر)، آدِمت (پادشاه فره) و آلسست (همسر آدمت) است.

در این روایت تراژیک، آلسست برای به تعویق افتادن مرگ همسرش خودش را قربانی می‌کند و هرکول، بنابر پیشگویی، برای جلوگیری از این اتفاق وارد داستان می‌شود. نمایش‌نامه ایون از زبان هرمس، پیکِ خدایان و فرزند زئوس، بازگو می‌شود. این نمایشنامه حول زندگی کرئوز، همسر پادشاه یونان، و فرزند نامشروع و یتیم‌اش از آپولون، ایون، بنا شده است.

از جمله نمایش‌نامه‌های اوریپید که به فارسی ترجمه شده‌اند می‌توان به «زنان تروا» با ترجمه‌ی غلامرضا شهبازی (نشر بیدگل) و «مده آ» با ترجمه‌ی رضا قیصریه (نشر نیلا) اشاره کرد. محمد سعیدی نیز ترجمه‌ی نمایش‌نامه‌هایی مانند «الکترا» از سوفوکل (نشر علمی و فرهنگی) را نیز، در کارنامه‌ دارد.

در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:

«هیپولیت: ای پروردگار عالم، ای زئوس، تو چرا جهان را گرفتار شر و آفت موجود خبیث و نالایقی، که نامش زن است، کرده‌ای؟ اگر میل و اراده‌ی تو این بود که نسل انسان فانی برقرار بماند، چرا زن را مامور تجدید نسل بشر کردی؟ آیا بهتر نبود مردم به معابد تو بیایند و هرکدام به قدر استطاعت خود به دره‌ای از سیم یا زر به درگاه تو نیاز کنند و در مقابل آن جنینی متناسب با ارزش پول خود خریداری نمایند و با خود به خانه برند و از آن پس در سرای خویش به آسایش و راحت زیست کنند و از شر وجود زنان در امان باشند؟»

 

«توسر: برادری داشتم به نام آژاکس که در تروا کشته شد و مرگ او باعث بی‌سامانی من گردید.

هلن: بی‌گمان موجب هلاک او تو نبوده‌ای.

توسر: نه او خود باعث هلاک خویش شد و با خنجر خودکشی کرد.

هلن: یقین دچار عارضه‌ی جنون شده بود وگرنه هیچ آدم فرزانه‌ای خودکشی نمی‌کند.

توسط: هم اکنون تفصیل آن را برایت خواهم گفت. بی‌شک نام آشیل پسر پله را شنیده‌ای.

هلن: آری شنیده‌ام که وی یکی از خواستگاران هلن بوده است.

توسر: وی به هنگام مرگ وصیت کرد سلاح جنگی او را به کسی بخشند که شجاعانه در کنار او جنگیده است.

هلن: این داستان را چه ارتباطی با مرگ آژاکس است؟

توسر: وی چون دید که سلاح آشیل به دیگری بخشیده‌اند از غایت غصه خودکشی کرد.»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات هلن و سه نمایش نامه دیگر

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید