مورسو چه کسی را کشت ؟ در یک نگاه

  • ادبیات معاصر الجزایر- فرانسه
  • داستانی انعکاسی و اقتباسی از بیگانه ی آلبر کامو
  • روایتی از هویت مجهول «مرد عرب» در رمان بیگانه
  • شرح زندگیِ راوی (برادر مرد عرب) و مادرش پس از قتل او
  • دارای سبک ساختاری مشابه با رمان «سقوط» از آلبر کامو
  • کسب جایزه ی گنکور برای رمان اول در سال 2015

رمانکمال داوود

تعداد صفحه 159

«مرسو چه کسی را کشت؟» نام معروف ترین رمان کامل داوود، نویسنده‌ی معاصر الجزایری، است که برای اولین بار در سال 2013 منتشر شد. نام اصلی این رمان «مرسو، ضد تحقیق» است که مترجم نام ذکر شده را برای آن انتخاب کرده است. همچنین، کمال داوود در سال 2015 به دلیل نوشتن این رمان، برنده جایزه‌ی گنکور برای رمان اول شد. این رمان در واقع جوابی است به رمان بسیار معروف «بیگانه» از آلبر کامو.

راوی این داستان پیرمردی است که در یک بار نشسته و برای جوانکی که مدعی است در حال نوشتن تحقیقی دانشگاهی در مورد کتاب بیگانه است، روایت می‌کند که مرد عربی که مُرسو در رمان بیگانه به قتل رساند، برادرش بوده است. فضاسازی و ساختار این گفتگو مانند رمان دیگر آلبر کامو، یعنی «سقوط» است و در ادامه نیز شاهد شباهت های آگاهانه ی ساختار متن کتاب به آثار آلبر کامو هستیم. مرد عرب در رمان بیگانه به طرزی بسیار غریبانه و بی‌نام و نشان کشته شد و دیگر در رمان هیچ نامی از او آورده نشد.

راوی از گذشته نقل می‌کند و از برادر و مادرش می‌گوید. او طی تک گویی های بسیار بلند قطعات پازلی رمزآلود را کامل می کند که در نهایت چهره، نام، شخصیت و نوع زندگی مرد عرب (برادر راوی) کامل مشخص می‌شود. در خلال روایتی که موجب می شود ما مرد عرب را بشناسیم، راوی از زندگی خود و مادرش پس از به قتل رسیدن برادرش می گوید و نشان می دهد که چگونه همچنین قتلی بی نام و نشانی که، علارغم اینکه کامو از آن رمانی نوشته، همه آن را فراموش کرده‌اند، چگونه موجب ایجاد خشم و نفرت راوی و ادرش از فرانسویان شده است. آن‌ها انتقام می خواهند تا جایی که دستشان به خون آلوده شود نیز پیش می روند.

از جمله آثار ترجمه شده توسط ابوالفضل الله دادی می‌توان به رمان های کابُل اکسپرس از سدریک بانل (نشر نگاه) و روستای محوشده از برنار کی رینی (نشر نو) اشاره کرد.

در بخش هایی از این کتاب می خوانیم:

«پشتکارت به عنوان زائری حیله گر را تحسین می کنم و فکر کنم کم کم از تو خوشم می آید! برای یک بار فرصتی پیدا کرده ام که در مورد آن داستان حرف بزنم… با این حال می شود گفت آن داستان شبیه هرزه ای پیر است که آن قدر به مرد به خودش دیده که به منگی دچار شده است. آن داستان شبه پوست نوشته ای مچاله، سرهم بندی شده و غیرقابل تشخیص است که در همه ی دنیا پخش شده و متن آن از ابتدا تا پایان بارها تکرار شده و با این حال تو اینجا کنارِ من نشسته ای به امید اینکه چیزهای تازه و ناگفته ای بدست بیاوری.»

 

«شب از راه رسیده و سر آسمان را به سوی بی نهایت چرخانده است. این پشت خداست که وقتی دیگر خورشید نیست که چشم هایت را کور کند به آن نگاه می کنی. سکوت. من از این کلمه متنفرم. از این کلمه می توان هیاهوی معانی مختلفش را شنید. هربار که دنیا سکوت می کند سوتی خشن در ذهنم می پیچد.»

 

«شب شد. به این شهر شگفت‌انگیز نگاه کنو به نظرت ترکیبی فوق العاده نیست؟ فکر می کنم باید چیزی بی نهایت و عظیم وجود داشته باشد تا شرایط انسانی ما را تعدیل کند. من شب های وهران را با وجود ازدیاد موش ها و همه ی این ساختمان های کثیف و آلوده که مُدام آن‌ها را دوباره رنگ آمیزی می کنند دوست دارم؛ در این ساعت انگار مردم به چیزی بیش از زندگی روزمره شان دسترسی دارند. فردا هم می آیی؟»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات مورسو چه کسی را کشت ؟

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید