مشتی خاک در یک نگاه

  • داستان خانواده‌ای اشرافی در لندن
  • مربوط به زمان جنگ جهانی و تاثیر آن بر زندگی افراد
  • ادبیات انگلیس
  • قرار گرفته در لیست مدرن لایبرری

رماناولین وو

تعداد صفحه 318

این داستان تا حد زیادی تراژیک است که البته با نویسندگی اولین وو، رگه‌هایی از طنز هم به آن تزریق شده و پارادوکس جالبی را به وجود آورده است. اولین وو خود نیز اهل انگلستان است و در سال‌های ۱۹۰۳ تا ۱۹۶۶ زیسته است. او به خوبی در داستانش تاثیرات همه جانبه‌ی جنگ‌ها و تبعات بعدشان را به تصویر کشیده و با شخصیت‌پردازی خوب آن‌ها را در رفتار، کلام و افکار شخصیت‌های داستان مطرح کرده است.

خلاصه داستان کتاب مشتی خاک

رمان مشتی خاک، روایت‌گر دوران بین جنگ جهانی اول و دوم است. دورانی که پول و ثروت، مبین ارزش‌های انسانی بودند و در زندگی‌های اشرافی، هدفی جز خوش گذرانی دیده نمی‌شد. مشتی خاک، داستان زنی انگلیسی به نام برندا است که در عمارت هتن ابی زندگی می‌کند. او تصمیم به ترک عمارت گرفته و دل به عشقی جدید می‌سپارد و در بطن این تصمیم هیچ دلیل اصیل و عمیقی وجود نداشته و موضوع دمدمی مزاج بودن و ثروت پرست بودن او و دیگر مردمان زمانه‌ی بعد جنگ در انگلیس است. این که چگونه انسان‌ها به خودی خود شایستگی دیده شدن نداشته، و از دستاوردهای بیرونی‌شان برای اظهار وجود، وام می‌گرفتند.

رمان مشتی خاک با ترجمه‌ی سهیل سمی در انتشارات ثالث چاپ شده. شمشیر افتخار، زوال و سقوط، پرچم‌های دیگری برافرازید، افسران و نجیب زادگان، بار دیگر برایدزهد از دیگر آثار اولین وو هستند. اگر مایلید برای مدتی با خانواده‌های اشرافی لندن همراه شده، دغدغه هایشان، شادی‌ها و غم هایشان، بحث و جدل‌هایشان را بخوانید و با شخصیت‌های آن ها که تحت تاثیر اتفاقات رخ داده برای مملکتشان، شکل گرفته آشنا شوید؛ رمان مشتی خاک برای شما پیشنهاد خوبی خواهد بود.

جملاتی زیبا از کتاب مشتی خاک

​«بیست و پنج‌ساله بود. از زمانی که از آکسفورد بیرون آمده بود تا شروع دوره کسادی، در آژانس تبلیغاتی کار کرده بود. از همان زمان دیگر کسی نتوانسته بود کاری برایش دست و پا کند. به همین دلیل، تا لنگ ظهر می‌خوابید و بخش عمده روز را به این امید که کسی به او زنگ بزند، کنار تلفن می‌نشست.»

«دایه مفش را بالا کشید و گفت: “اگر قرار بود همه ما یه جور فکر کنیم، دنیا خیلی خسته کننده می‌شد.” در طبقه پایین، جنی گفت: “چه بچه بهشتی ماهی … من عاشق بچه هام. تراژدی بزرگ زندگی من هم همین بوده. مولا اولین وقتی اون روی دیگه ش رو نشون داد که متوجه شد من نمی‌تونم بچه دار بشم. تقصیر من نبود … نمی‌دونم چرا دارم این مسائل رو برات تعریف می‌کنم، اما احساس می‌کنم تو درک می‌کنی. وقتی آدم می‌دونه که قراره به کسی علاقه‌مند بشه و هم چنان وانمود می‌کنه … این واقعاً وقت هدر دادنه. وقتی کسی بتونه یه دوست واقعی باشه، من بلافاصله متوجه می‌شم …”»

«ساکت باش. و دوم این که کلمه‌ای به زبان آوردی که آدم‌هایی به سن تو و طبقه تو هرگز به زبون نمی‌آرن. آدم‌های بی‌چیز از عبارت‌های خاصی استفاده می‌کنن. تو یه جنتلمنی. وقتی بزرگ بشی، کل این خونه و خیلی چیزهای دیگه مال تو می‌شه. تو باید یاد بگیری مثل کسی حرف بزنی که قراره صاحب این چیزها باشه و با آدم‌هایی که به اندازه تو بخت یار نبودن با ملاحظه رفتار کنی، به خصوص زن ها. درک می‌کنی؟»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات مشتی خاک

  • مولف (مولفان)
  • مترجم (مترجمان)
  • رده سنی

    بزرگسال

  • قطع

    رقعی

  • سال چاپ

    1399

  • تعداد صفحه

    318

  • شماره چاپ

    1

  • تعداد جلد

    تک جلدی

  • شابک

    9786004055109

  • ژانر
  • مکتب ادبی
  • کشور

    انگلستان

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید