سووشون در یک نگاه

  • ادبیات معاصر ایران
  • در فهرست برترین آثار داستانی ایرانی
  • شرحی هیجان انگیز از زندگی در ایران در اواخر جنگ جهانی دوم
  • داستانی واقع گرایانه و نماد گرایانه از مبارزه

رمانسیمین دانشور

تعداد صفحه 307

رمان «سووشون» اولین و مهم ترین رمان سیمین دانشور است که در سال 1348 منتشر شده و تاکنون بارها تجدید چاپ شده است. عنوان کتاب از سیاووشان یا سوگ سیاوش گرفته شده است که مراسمی سنتی در ایران پیش از اسلام بوده است. سیمین دانشور اولین نویسندۀ زن ایرانی بود که داستان نویسی را به شکل جدی دنبال کرد. او علاوه بر داستان نویسی، ترجمه هایی از آثار معروف همچون آنتوان چخوف و جرج برنارد شاو را نیز در کارنامه ادبی خود دارد. همچنین در نخستین انتخابات کانون نویسندگان ایران به عنوان رئیس کانون برگزیده شد.

سیمین دانشور قبل از نگاشتن سووشون مجموعه داستان هایی را به چاپ رسانیده بود. اما انتشار این رمان تحولی در تاریخ داستان نویسی ایران به وجود آورد و دانشور را به شهرت رساند. کتاب سووشون جزء آثار پرفروش ادبیات داستانی است و به زبان های مختلف از جمله انگلیسی، روسی، ژاپنی، فرانسوی، عربی، چینی، آلمانی، اسپانیایی، ایتالیایی و ترکی ترجمه شده است.

بسیاری این کتاب را ماندگارترین رمان معاصر ایرانی می دانند. خانم فاطمه سیاح و صادق هدایت مشوق های دانشور در داستان نویسی و الماس استینگر و فیل بریک، استادان دانشگاه استنفورد، راهنمای او در نگارش داستان به زبان انگلیسی بودند. سیمین دانشور به همراه احمد شاملو و علی اکبر کسمایی در رادیو تهران مشغول به کار بود و همچنین بعد از کناره گیری از رادیو با نام استعاری «شیرازی بی نام» برای نشریات مختلف مقاله می نوشت.

خلاصه داستان کتاب سووشون

سووشون در اواخر جنگ جهانی دوم پس از تهاجم نیروهای متفقین و اشغال جنوب ایران توسط ارتش انگلیس در شیراز رخ می دهد و فضای اجتماعی ایران در سال های 1320 تا 1325 را به تصویر می کشد. این کتاب در 23 فصل زندگی «یوسف» و «زری»، خانواده ای از طبقۀ متوسط، را در دوره ای که فشارهای اقتصادی و اجتماعی، زندگی روزمره را مختل کرده بود، روایت می کند. زری شخصیت اصلی داستان است که تقریبا قصه حول محور او می چرخد. زنی متاهل و خوشبخت که رفتارش، در حالی که برای محافظت از خانواده اش تلاش می کند، با رفتار زن ایرانیِ به طور سنتی به حاشیه رانده شده، در تضاد است.

داستان سووشون زمانی آغاز می شود که یوسف، شوهر زری، تحت تاثیر شور و شوق وطن پرستانه از فروش محصولات زمین خود به مهاجمان خارجی امتناع می ورزد و تصمیم دارد مازاد محصولاتش را به مردم قحطی زدۀ شیراز بدهد. از شخصیت های دیگر این رمان می توان خانم «مسیحادم»، «دکتر عبدالله خان»، «مک ماهون» ، «ملک سهراب» و «بی بی همدم» را  نام برد.

موضوع اصلی رمان سووشون، توصیف و روایت اوضاع نابهنجار اجتماعی و تسلط بیگانگان بر کشور در سال های جنگ جهانی دوم است، با زمینه خانوادۀ مقاوم و مردم دوست و سنتی ایرانی. می توان این کتاب را رمانی در سبک رئالیسم با جنبه هایی نیرومند از سمبولیسم، رمانتیسم و حتی سوررئالیسم دانست. راوی رمان سووشون، دانای کل است و حوادث داستان را به ترتیب توالی زمانی نقل می کند. این داستان اگرچه از چشم انداز یک زن روایت می شود، اما سرگذشت این زن و ماجراهایی که در کشور او اتفاق می افتد، در سیر روایی داستانی، به سرگذشت مردم ایران و کشور ایران پیوند می خورد.

نویسنده تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در سال های جنگ جهانی دوم در شیراز را به تصویر می کشد و با حدیث خون سیاووشان، هنرمندانه به آن جنبه های حماسی و اساطیری می بخشد. از درون مایه های اصلی کتاب سووشون می توان به فقر و فساد، یاس و شکست، خودباوری و بازگشت به خویشتن، تعهد اجتماعی و آرمان گرایی، بازخوانی گذشته، تنهایی و سرگردانی اشاره کرد.

از دیگر آثار سیمین دانشور، نویسندۀ زبردست ایرانی، می توان به مجموعه داستان های « شهری چون بهشت» و «به کی سلام کنم» اشاره کرد. همچنین سه گانۀ سیمین دانشور، عناوین « جزیره سرگردانی»، «ساربان سرگردان» و «کوه سرگردان» را در بر می گیرد که آخرین رمان این سه گانه تا کنون منتشر نشده است.

جملاتی زیبا از کتاب سووشون

«بعد شعر خودش را خواند. شعر درخت استقلال. «دربارۀ درخت عجیبی که قوت خود را از خاک و خون می گیرد. این درخت باغبانی دارد که قیافه اش به پیامبران می ماند. باغبان از میان همۀ درخت ها عاشق همین یک درخت است. هنگام آبیاری وقتی صلا در می دهد که: خون! همۀ مردم دور درخت فراهم می آیند و رگ های دستشان را باز می کنند. این درخت سایۀ خنک و گسترده ای دارد. همۀ مردم زیرش می نشینند و غصه از دلشان می رود. مردم میوه و برگ هایشان را خشک می کنند و می سایند و به چشم می کشند و غرور و امید و اعتماد به نفس در دلشان خانه می گیرد و بزدلی و بدگمانی و دروغ دست از سرشان بر می دارد و همه شان آدم هایی می شوند با تمام صفات مردی و مردانگی.»

«آرام گفت:”باز هم شعر بخوانید. شعرهایی که به من قوت قلب بدهد.”

پیرمرد لبخندی زد و خواند: “کاری کنیم ورنه خجالت برآوریم تا روزی که رخت جان به جهان دگر کشیم.”»

«زیر درخت نارون ته باغ ایستاد تا نفس تازه کند و توضیح داد:”این شعر را برای تو نخواندم، برای خودم خواندم.”»

«زری گفت:”شما کار خودتان را در این دنیا کرده اید. حکایت شما حکایت پهلوانی است، اما شوهر بدبخت من یک حکایت ناتمام غمگین بود.” و بی اینکه خود بخواهد به درخت تکیه داد، دست به پیشانیش گذاشت و آرام گریست. اشک های داغ از روی صورتش غلتیدند و به گردنش آویختند.»

«اما زری، از همه چیز دلش به هم خورده بود، حتی از مرگ، مرگی که نه طواف، نه نماز میت و نه تشییع جنازه داشت. اندیشید روی سنگ مزارش هم چیزی نخواهم نوشت. به خانه که آمدند، چند نامۀ تسلا آمیز رسیده بود. از میان آن ها تسلیت مک ماهون به دلش نشست و آن را برای خسرو و عمه ترجمه کرد:« گریه نکن خواهرم. در خانه ات درختی خواهد رویید و درخت هایی در شهرت و بسیار درختان در سرزمینت. و باد پیغام هر درختی را به درخت دیگر خواهد رسانید و درخت ها از باد خواهند پرسید: “در راه که آمدی سحر را ندیدی!”»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات سووشون

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید