دشت بهشت در یک نگاه

  • ادبیات کلاسیک آمریکا
  • ادبیات اجتماعی و واقع‌گرایانه
  • مجموعه‌ی 12 داستان به هم پیوسته‌ی تاریخی
  • شرح نفس‌گیر و جذاب از زندگیِ مهاجران در حومه‌ی شهر کالیفرنیای آمریکا
  • از برنده‌ی جایزه‌های پولیتزر 1939 و نوبل ادبیات 1962

داستان کوتاهجان استاین بک

تعداد صفحه 240

کتاب «دشت بهشت» مجموعه‌ای از داستان‌های کوتاه تقریباً به هم‌پیوسته‌ای است که توسط جان استاین بک، نویسنده سرشناس آمریکایی در سال 1932 نوشته شده است. جان استاین بک در طول دوره نویسندگی‌اش 33 کتاب نوشته است که در این آثار، 16 رمان و 2 مجموعه داستان کوتاه به چشم می‌خورد.

آثار جان استاین بک در مجموعه‌ی آثار بزرگ ادبیات و فرهنگ آمریکا قرار می‌گیرد و همچنین او در سال 1939 به دلیل نوشتن رمانِ شاهکارش، «خوشه‌های خشم» برنده جایزه پولیتزر و در سال 1962 نیز به دلیل توانایی‌ بالا در بازنمایی واقعیت در آثارش موفق به دریافت جایزه نوبل ادبیات شده است.

او یکی از صاحب‌سبک‌های ادبیات رئالیسم (واقع‌گرایی) و ناتورالیسم (طبیعت‌گرایی) است و برخی به او لقب "غول ادبیات آمریکا" را داده‌اند. جان استاین بک در اغلب آثارش از مسائل و مشکلات اجتماعی می‌نویسد و همیشه سعی بر تصویرسازی فرهنگ مردم آمریکا، چه خوب و چه بد داشته است. در نثر کتاب‌های او می‌توان ترکیبی استادانه از هر سه عنصر طنز، وحشت و ناراحتی با هم را مشاهده کرد.

اولین داستان کتاب به حکم مقدمه‌ای از منطقه‌ی کالیفرنیای آمریکا در سال 1776 میلادی شروع می‌شود. در این داستان سرجوخه‌ای اسپانیایی در حین تعقیب کردن سرخپوستانی که از آیین مسیحیت دوری جسته و فرار کرده بودند، دره‌ای بسیار زیبا و بکر را پیدا می‌کند که آن را «دشت بهشت» می‌نامد. او که فردی ظالم و جنگجو بود پس از ابتلا به آبله مُرد و حسرت زندگی در این دشت را با خود به گور برد.

طی گذشت 100 سال از این واقعه، 20 خانواده در 20 مزرعه‌ی کوچک در دشت بهشت ساکن شدند و همچنین پستخانه و مدرسه‌ای نیز در آن ساخته شد. در ادامه و طی 11 داستان به هم پیوسته دیگر حکایاتی جذاب از افراد و خانواده‌هایی که به دشت بهشت مهاجرت کرده اند نقل می‌شود.

اصلی‌ترین شخصیت این داستان‌ها فردی به نام "بِرت مونرو" است که در تمام زندگی‌اش طعمی جز شکست و بدشانسی را نچشیده است و برای شکستن طلسمِ بدبختی‌اش، به دشت بهشت آمده است. جان استاین بک در این رمان با ساختن داستان‌هایی از مهاجران و حومه‌نشینان آمریکایی سعی بر به تصویر کشیدن مشکلاتی مانند فقر، خرافه‌پرستی و جهل مردم دارد.

کتاب دشت بهشت توسط اسدالله امرائی به فارسی برگردانده شده و انتشارات افق آن را به چاپ رسانیده است. اسدالله امرائی از مترجمان باسابقه‌ی فارسی است که آثاری مانند دو رمان «کوری» و «بینایی» از ژوزه ساراماگو و کتاب «مردان بدون زنان» از ارنست همینگوی را در کارنامه دارد. از دیگر آثار بزرگ جان استاین بک که در ایران چاپ شده است می‌توان به رمان‌های «موش‌ها و آدم‌ها» با ترجمه‌ی سروش حبیبی و «خوشه‌های خشم» با ترجمه‌ی عبدالحسین شریفیان اشاره کرد.

در بخش‌هایی از کتاب می‌خوانیم:

«سرجوخه‌ی مقرراتی در مقابل آن زیبایی آرامش‌بخش پایش لرزید. او که پشت تیره‌پوستان را با شلاق دریده بود، او که شجاعت و طمع‌کاری‌اش نسلی نو در کالیفرنیا پدید آورده بود، آن مرد ریشو، آن حامل بی‌رحمِ تمدن از زین به پایین لغزید، کلاهخود پولادین از سر برداشت. زیر لب گفت: ای مریم مقدس، اینجا دشت سرسبزِ بهشتی است که پروردگارمان وعده داده.»

«ساکنان دشت بهشت مزرعه‌ی بَتِل را نفرین شده و فرزندانشان آن را جن زده می‌دانستند. با آنکه خاکی خوب و حاصلخیز داشت و خوب هم آبیاری می‌شد، کسی رغبت نمی‌کرد پا به آنجا بگذارد و کسی در خانه‌ی آن مزرعه ساکن نمی‌شد، چون زمین و خانه‌هایی مرتب و محجوب که عرق جبین بر آن ریخته و سرانجام ترک شده‌اند، همیشه غمبار و ترسناک به نظر می‌رسند.»

«بِرت مونرو به دشت بهشت آمد، چون از جنگ با نیرویی که همواره مغلوبش می‌کرد خسته شده بود. به کار‌های زیادی دست زده بود و یک‌به‌یکِ آن‌ها به شکست انجامیده بود، نه اینکه قصور بِرت باشد، از بخت بد بود، بخت بدی که اگر به تنهایی رخ می‌داد تصادف به حساب می‌آمد. بِرت همه‌ را کنار هم می‌دید و به نظرش می‌رسید تقدیری شوم است که مانع توفیق او می‌شود. از نبرد با چیزی بی‌نام که راه‌های موفقیتش را می‌بست، خسته شد.»

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات دشت بهشت

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید