دست به دهان در یک نگاه

  • گاه شماری شکست های نخستین
  • ادبیات دهۀ 90 آمریکا
  • روایتی جذاب از تلاش های اولیه برای باقی ماندن در شغل نویسندگی
  • زندگی نامه ای از تلاش ها و شکست ها
  • شرح حالی از نویسندۀ پرفروش آمریکا

رمانپل استر

تعداد صفحه 142

«لذت آمیز… داستانی خوشایند و انسانی… فقط می توان از هنر استر شگفت زده شد.»

«مجموعه ای از ماجراجویی های جالب توجه و مواجهاتی فراموش نشدنی.»

«استر با صدایی واضح، مسحور کننده و بسیار عمیق می نویسد. او از قدرت خود نمی ترسد دقیقا به این دلیل که کیمیاگری تحقیر را پذیرفته است، روشی که به کلمات اجازه می دهد با هر شتاب عجیب و غریب بلغزند. دست به دهان به زیبایی این خصیصه را دارا است.»

«مورد نیاز و الهام بخش برای نویسندگان مشتاق»

این ها تنها چند نمونه از نقدهای معتبر راجع به کتاب دست به دهان است.

کتاب «دست به دهان» از بدیع ترین و بی باک ترین ٍآثار زندگی نامه ای است که در سال 1996 نوشته شده و با نام «بخور و نمیر» نیز ترجمه شده است. پل استر نویسنده، شاعر و فیلم نامه نویس با استعداد آمریکایی است. او آثار داستانی، غیر داستانی، مجموعه شعر و همچنین فیلم نامه های متعددی دارد. او در سال 2006 جایزه ادبی Prince of Asturias را دریافت کرد و به آکادمی هنر و ادبیات آمریکا راه یافت. او همچنین برای هر دو جایزه ادبی بین المللی ادبیات دوبلین (کتاب توهمات) و جایزه PEN/Faukner برای داستان (موسیقی شانس) نامزد شده است.

آثار او به بیش از سی زبان ترجمه شده است. پل استر به خاطر پرداختن به موضوعاتی چون شانس، پوچی، تنهایی، ناامیدی، رنج بودن و هویت مورد تحسین و توجه قرار گرفته است. مایکل دیردا در سال 2008 دربارۀ این نویسنده بزرگ گفته است: «در طول بیست و پنج سال گذشته، پل استر یکی از متمایزترین و ویژه ترین جایگاه ها را در ادبیات معاصر به خود اختصاص داده است.»

کتاب دست به دهان، خاطرات پل استر در مورد دورۀ اولیۀ زندگی او است که در تلاش برای زنده ماندن بود. به نظر می رسید هر چیزی که دستش را به سمت آن می چرخاند شکست می خورد و دائماً گرفتار شبح فقر بود. او توضیح می دهد که چگونه «فرسودگی و خفه کنندگی ناشی از بی پولی … روح من را مسموم کرد» و تقریباً به طور قطع باعث پایان ازدواج اول او شد. خاطرات استر به نوبۀ خود تلخ و کمیک است.

این کتاب اساسا راجع به پول و معنای نداشتن آن است. او هنگام جوانی شغل های زیادی را امتحان کرد، از کارگری در نفت کش تا دوره ای که در پاریس کار می کرده است و… دست به دهان شرح زندگی این نویسنده را حدود 12 سال بعد از پایان کالج دربر می گیرد. استر منظم و با جزئیات بسیار شکست های مکرر خود را شرح می دهد.

تلاش او برای نویسنده بودن در یک اقتصاد در هم ریخته بسیار الهام بخش است. همچنین نثر وی منعکس کنندۀ سال های طاقت فرسا از زندگی او در محیط های اجتماعی و کشورهای مختلف است. استر با لحنی سحر آمیز و تاثیرگذار فراز و فرودهای زندگی اش، از کودکی تا زمانی که به شهرت می رسد را بیان می کند.

نویسنده راجع به نگارش کتاب دست به دهان می گوید: «این کتاب دربارۀ تقلاهای جوانی است که می خواهد کار پررونقی داشته باشد. همواره می خواستم چیزی دربارۀ پول بنویسم؛ نه دربارۀ کسب و کار یا سرمایه، بلکه دربارۀ تجربۀ نداشتن پول به اندازۀ کافی. سال های زیادی دربارۀ این موضوع فکر کردم. اما وقتی در نهایت شروع به نوشتن کردم همه چیز عوض شد. کتاب به قصۀ مشکلات خودم دربارۀ پول تبدیل شد. باوجود غم انگیز بودن موضوع کتاب، روح کتاب سرشار از طنزآلودگی است.»

به نقل از نویسنده، این کتاب تنها دربارۀ خودش نیست. بلکه در حین روایت از خود، به شخصیت هایی برخورد می کند و آن ها را نیز توصیف می کند و به آن ها می پردازد. پل استر آثار درخشان دیگری نیز دارد. رمان های «سه گانۀ نیویورک»، «سفر در اتاق تحریر»، «کپسول زمان» و «سکوت» از آثار معروف این نویسندۀ آمریکایی است.

بهرنگ رجبی مترجم ادبیات داستانی و نمایشی است. البته در میان ترجمه هایش مقالات تاریخی نیز به چشم می خورد. از ترجمه های او می توان به «موسیقی برای آفتاب پرست ها» اثر ترومن کاپوتی، «مراسم قطع دست در اسپوکن» اثر مارتین مک دونا و «کتابخانۀ عجیب» اثر هاروکی موراکامی اشاره کرد.

در بخش هایی از کتاب دست به دهان می خوانیم:

کسی را نمی شد سرزنش کرد غیر خودم. رابطۀ من با پول همیشه رابطه ای معیوب، مرموز و پر از تمایلاتی ضد و نقیض بود، و حالا داشتم تاوانِ سر باز زدنم از اتخاذ تصمیمی مشخص در بابِ همین مسئلۀ پول را می دادم. در تمام طول زندگی تا آن زمانم تنها خواسته ام نوشتن بود. از همان شانزده یا هفده سالگی فهمیده بودم این را می خواهم و هیچ گاه هم خودم را با این فکر فریب ندادم که می توانم با نوشتن زندگی بگذرانم. تصمیمِ نویسنده شدن یک جور «تصمیم شغل آینده» مثل دکتر شدن یا پلیس شدن، نیست. آدم نویسنده شدن را انتخاب نمی کند بلکه برای این کار انتخاب می شود، و همین که این حقیقت را بپذیرید که برای کار دیگری مناسب نیستید، یعنی آماده شده اید برای ره سپردن باقی روزهای عمرتان در مسیری دراز و صعب. اگر نور چشمی پروردگار از آب درنیایید (و بدا به حال آن که روی این قضیه حساب کرده باشد)، یعنی کارتان هیچ گاه پول کافی برای تامین زندگی تان فراهم نخواهد آورد و اگر می خواهید سقفی بالای سرتان داشته باشید و از گرسنگی نمیرید، پیهِ انجام کار دیگری را هم به تن بمالید تا از پس پرداخت قبض هایتان بربیایید. من همۀ این ها حالی ام بود، آماده شان بودم، گلایه ای نداشتم. از این لحاظ بی نهایت خوشبخت بودم، پی هیچ منفعت مادی خاصی نمی گشتم و چشم انداز فقیر بودن نمی ترساندم. تنها چیزی که می خواستم مجالی بود برای انجام این کاری که فکر می کردم جنمش را دارم.

اغلب کارهایی که گیر آوردم از طریق دوستان یا دوستانِ دوستان یا دوستان دوستان دوستان بود. زندگی در دیار بیگانه موقعیت ها و فرصت آدم را محدود می کند و اگر کسانی را نشناسی که بخواهند کمکت کنند تقریبا ناممکن می شود از جایی شروع کردن. نه فقط دیگر وقتی دری را می زنی باز نمی شود بلکه اصلا حتی نمی دانی کجا باید پیِ درها بگردی.

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات دست به دهان

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید