تهران در بعد از ظهر در یک نگاه

  • ادبیات داستانی معاصر فارسی
  • مجموعه ای از بهترین داستان های کوتاه نویسنده
  • داستان هایی با سبک و سیاق خاص و منحصر به فرد
  • حکایاتی از عشق به سبک مدرن و پست مدرن

داستان کوتاهمصطفی مستور

تعداد صفحه 72

«تهران در بعد از ظهر» مجموعه ای از داستان های کوتاه به قلم نویسنده توانمند معاصر، آقای مصطفی مستور است. این مجموعه داستان که هشتمین کتاب داستانی چاپ شده از این نویسنده است، برای اولین بار در سال ۱۳۸۹، به همت نشر چشمه منتشر شده است. کتاب تهران در بعدازظهر شش داستان کوتاه اجتماعی با محوریت نقش زنان را در بر می گیرد که همچون سایر آثار آقای مستور، اثری دغدغه مند، پر مخاطب و تاثیر گذار است.

آقای مصطفی مستور، نویسنده، داستان نویس، پژوهشگر و مترجم خوب کشورمان در سال ۱۳۴۳ در شهر اهواز به دنیا آمد. او علاوه بر مدرک کارشناسی مهندسی عمران از دانشگاه صنعتی اصفهان، موفق به کسب مدرک کارشناسی ارشد ادبیات فارسی از دانشگاه شهید چمران نیز شد. از جمله جوایز اخذ شده توسط مصطفی مستور می توان به جایزه بهترین رمان سال ۱۳۸۲، جایزه بهترین رمان سال های ۱۳۷۹ و ۱۳۸۰ و همچنین لوح تقدیر مسابقه داستان نویسی صادق هدایت اشاره کرد.

داستان های کتاب تهران در بعد از ظهر، تنوع گوناگونی در روایت دارند. آقای مستور در هر کدام از این داستان ها سبکی تازه را برای پرداختن به مضمونی تقریبا یکسان بکار بسته است تا هنر و تبحر خود را در داستان گویی به رخ بکشد. این سبک ها از خاطره گویی گرفته تا گفتگوی درونی و یا روایت از زبان دانای کل متغیر است.

مضمون داستان ها این بار بیشتر حول زن، نقش و جایگاه اجتماعی و معنوی آن ها می گردد. نویسنده به خوبی موضوع زنان را آسیب شناسی کرده و با داستان های به ظاهر ساده و بی سرانجام، نطفه سوالات بنیادین فلسفی و اجتماعی را در ذهن خوانندۀ کتابش می کارد و او را به اندیشیدن وا می دارد. همچون دیگر آثار آقای مستور، ردِ معنویت را هر چند غیر مستقیم و نا آشکار، در این کتاب نیز می توان دید. انتخاب نام کتاب تهران در بعد از ظهر نیز نشان از هوشمندی آقای مستور دارد.

کل داستان های کتاب القا کننده حالتی از انتظارند، و نوعی از حسرت و فقدان را به مخاطب القا می کنند. نام کتاب نیز که در واقع بُرشی از زمان میان روشنایی تا فرو رفتن در تاریکیِ کلان شهر پر آشوب تهران است، این حس ابهام، تعلیق و مرموز بودن را در خود دارد و به خوبی با مضمون داستان ها هماهنگی پیدا کرده است.

داستان اول «هیاهو در شیب بعد از ظهر»: داستان دو زوج جوان به نام شهرام و یاسمن ؛ فریدون و پریسا، به همراه مرد جوانی الیاس نام است که در یک بعد از ظهر پاییزی برای تفریح به خارج از شهر و شیب کنار جاده ای می روند. داستان حول محور الیاس و خواب های او روایت میشود. در این جمع پنج نفره، ظاهراً تنها الیاس است که غمی فلسفی در دل دارد و تافته ای جدا بافته است…

داستان دوم «چند روایت معتبر درباره ی بهشت»: در این داستان راوی پسر بچه ای با مشکل عقب ماندگی ذهنی است. او در داستان از سر بزرگ کدو مانندش، از گوش های نا فرمش، از لکنت زبانش و از منیژه (خواهرش) برای مخاطب صحبت می کند که بسیار دوستش دارد. پسر معلول و منیژه شب ها را روی پشت بام می خوابند.

داستان سوم «تهران در بعد از ظهر»: درباره هفت گروه از افرادی است که گرفتار روزمرگی و هیاهوی شهر تهران هستند و روزگار را مانند همه آدم های دیگر، با سختی و بدبختی در این شهر می گذرانند، اما گویی در میان این شلوغی ها گم شده اند. نویسنده در این قصه به هفت محله در شهر تهران، از ساعت سه و نه دقیقه تا ساعت پنج بعدازظهر، سرک می کشد و حال و احوال افراد را روایت می کند.

داستان چهارم «چند روایت معتبر درباره دوزخ»: این داستان را از زبان زنی خودفروش به شکل روایت خاطرات می خوانیم. او که از پانزده شانزده سالگی درگیر این کار شده است، خودش هم نمی داند چطور کارش به اینجا کشید. یکی از دوستان هم کار این زن معتقد است که با هر بار راه انداختن کار یک مشتری، انگاری دستی آن ها را به پله ای پایین تر هل می دهد. با این وجود هیچ کدام از این زنان برای خروج خودشان از این وضعیت کاری نمی کنند و منفعل اند.

داستان پنجم «چند روایت معتبر درباره برزخ»: راوی این داستان پسر جوانی است که دانشجوی رشته دکتری ادبیات فارسی است. او تعریف می کند که اولین بار در بعد از ظهر چهارشنبه هفدهم دی ماه 1385، در مترو تهران عاشق دختری به نام سوفیا می شود. او را تعقیب می کند، برایش شعر می گوید و به خاطر او که در یک آزمایشگاه کار می کند، بارها خون می دهد. در همین روز ها او عاشق همکلاسی خودش هم می شود و در نهایت به این نتیجه می رسد که همه زن ها شاخه ای از درخت عشق هستند و می توان عاشق همه آن ها شد…

داستان ششم «چند مسئله ساده»: در این داستان، نویسنده 10 موقعیت فرضی را مطرح می کند که در آن اتفاقاتی برای عده ای از افراد می افتد و نویسنده شرایط احتمالی بعد از آن اتفاق را بررسی می کند.

از مهمترین آثار مصطفی مستور، نویسنده برجسته کشورمان می توان به کتاب های زیر اشاره کرد:

ترجمه کتاب «فیل» اثر ریموند کارور، کار پژوهشی با عنوان «پرسه در حوالی زندگی»، نمایشنامه «دویدن در میدان تاریک مین»، مجموعه داستان کوتاه «عشق روی پیاده رو»، کتاب «روی ماه خداوند را ببوس»، مجموعه داستان کوتاه «چند روایت معتبر» و کتاب داستانی «استخوان خوک و دست های جذامی».

در بخش هایی از کتاب تهران در بعد از ظهر می خوانیم:

"لحظه ای، شاید کسر کوچکی از ثانیه، سرش را پایین آورد و به ساعتش نگاه کرد، اما فورا سرش را بلند کرد و زل زد به من. شعری را که جلو کتاب فروشی نوشته بودم با عجله از جیب پیراهنم بیرون آوردم و گذاشتم روی میز کوچک آزمایشگاه و از سالن زدم بیرون. روز بعد به جای دانشگاه با سه شعر تازه رفتم آزمایشگاه. سوفیا پشت میکروسکوپش نبود. شعرها را کنار نمونه های خون گذاشتم کنار میکروسکوپ و باعجله آمدم بیرون. بعد به فاصله یک هفته دو نامه برایش نوشتم و به نشانی آزمایشگاه پست کردم. بعد یادداشتی به همراه نشانی خوابگاه و شمارۀ تلفنم گذاشتم لای كتاب صد هایکو مدرن و برایش فرستادم."

 

"عبدی لحظه ای به تازه وارد ها نگاه کرد و بعد ادامه داد: «خوب، توی مراحل اول تو فقط عاشق می شی. حسابی عاشق می شی» اون قدر که دوست داری کره زمین رو به اسم طرف کنی. اون قدر که دوست داری شیرجه بزنی توی طرف. توی دست هاش. توی روحش. دوست داری میلیونها ساعت نگاهش کنی اما… اما دوست نداری حتا یه لحظه هم بهش دست بزنی. دوست نداری لمسش کنی. دوست نداری باهاش بخوابی. خوب فقط آدم های کمی، آدم های خیلی کمی می تونند توی این مرحله باقی بمونند و لیز نخورند توی مرحلۀ بعد. عینهو زمین داغی که پابرهنه توش وایسی. عینهو گوی داغی که بگیری توی دستهات."

آیا این بررسی برای شما مفید بود

مشخصات تهران در بعد از ظهر

هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.

برای ارسال دیدگاه، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید

ثبت پرسش

هنوز پرسشی ثبت نشده است.

برای ارسال پرسش، وارد حساب کاربری خود شوید وارد حساب کاربردی شوید