بنویس تا اتفاق بیفتد

کتاب «بنویس تا اتفاق بیفتد» محصول انتشارات کتیبه پارسی، با عنوان کامل «بدانید چه می خواهید و به دستش بیاورید»، یک اثر انگیزشی غیر داستانی در حوزه موفقیت و سبک زندگی می باشد که توسط نویسنده طراز اول و استاد دانشگاه آمریکایی، خانم دکتر «هنریت کلاوسر» نگارش یافته است.

این کتاب که چهارمین اثر منتشر شده از این نویسنده می باشد؛ برای نخستین بار در سال ۲۰۰۰ میلادی منتشر و روانه بازار گشت. «بنویس تا اتفاق بیفتد» پس از انتشار، انقلابی در حوزه کتاب های خودیاری به پا کرده و در بین خوانندگان به محبوبیت بسیار بالایی دست یافت. به طوری که در بین پرفروش ترین کتاب های سال ۲۰۰۰ و در لیست کتاب هایی که زندگی تان را دگرگون می کند جای گرفت.

به علت شهرت و محبوبیت گسترده جهانی، این کتاب به چندین زبان مختلف در جهان، از جمله فارسی، ترجمه شد. در ایران نیز مترجمان متعددی دست به ترجمه این کتاب با عناوین مختلف زدند. یکی از بهترین و معتبر ترین ترجمه های این کتاب به دست آقای «جهان قطب شاهی» و خانم «ندا رشیدی» صورت گرفته و نشر کتیبه پارسی در سال ۱۳۹۶ آن را منتشر نموده است.

به علت استقبال بسیار زیاد خوانندگان فارسی زبان، این نسخه به دفعات تجدید چاپ شد. تا آنجا که در سال ۱۴۰۱ به چاپ 58 نیز رسید و همچنان جزء آثار پرخواننده و محبوب موفقیت، در صدر فروش قرار دارد. «بنویس تا اتفاق بیفتد»، همانطور که از عنوانش پیداست، کتابی انگیزشی است که بر تمرکز صحیح بر خواسته ها و مکتوب نمودن آن ها تاکید دارد.

این کتاب به ما می گوید وقتی به اندازه کافی برای نوشتن اهداف خود اهمیت قائل شویم، خواهیم دید اتفاقات شگفت انگیزی در شرف وقوع اند. در این نوشته، داستان های الهام بخش بسیاری وجود دارد؛ از مردی که می خواست خواننده اپرا شود تا زنی که در جستجوی خانه سالمندان برای مادرش که آلزایمر داشت، بود.

خانم هنریت کلاوسر در این کتاب به خوانندگان خود انگیزه و آموزش می دهد تا به نوشتن اهداف خود عادت کنند. نویسنده در کتابش توضیح می دهد که:

پیش از هرچیز باید بدانید که در زندگی خود چه می خواهید. بنابراین، نوشتن آن چه می خواهید، به شما کمک می کند تا اهداف خود در زندگی را شناسایی و برجسته کرده، و نسبت به آن ها اشتیاق پیدا کنید. این تاکید به این دلیل است که وقتی افراد اهداف خود را می نویسند، می توانند بیشتر روی آن ها تمرکز کنند و مهمتر از همه، بخش های خاصی از مغز آن ها برای رسیدن به آن اهداف فعال می شوند.

این کار با تحریک سیستم فعال کننده شبکه RAS یا همان رمزنگاری صورت می گیرد که یکی از قدیمی ترین بخش های مغز است و مسئول تعدادی از وظایف بیولوژیکی ساده اما حیاتی انسان می باشد. RAS فیلتر مغز است. کاری که این سیستم رمزنگاری انجام می دهد به این شکل است که محرک های نامربوط را مسدود، و محرک های مهم را تقویت می کند.

نویسنده این کتاب همچنین می گوید که نوشتن خواسته ها و اهداف در اصل، ضمیر ناخودآگاه افراد را آموزش می دهد تا محرک های خاصی را بر محرک های دیگر اولویت داده و به مرور زمان فرد را در مسیر تحقق خواسته هایش قرار دهد. کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد در 20 فصل مختصر و مفید نوشته شده است. از مهمترین سر فصل های آن می توان به بررسی ترس ها و احساسات، ساده گرفتن کار، متعهد شدن، تمرکز روی نتیجه و نامه نوشتن به خدا اشاره کرد.

این کتاب به هیچ وجه درباره مدیریت زمان و نوشتن چِک لیست های روزانه ای، که احساس گناه و ناکارآمدی را القا می کنند، نیست. بلکه اهمیت نوشتن در نظر کلاوسر، در یادآوری خواسته ها و آرزوها به خود فرد، و قرار دادن آن ها در بخش ناخودآگاه ذهن خلاصه می شود. این دیدگاه جدید، منشا علمی و عصب شناسی دارد و کاملا از اعتبار برخوردار است.

خانم کلاوسر در این کتاب علاوه بر مطرح نمودن ایده های خود، تمرین ها و نکات عملی فراوانی را نیز پیشنهاد کرده است که به تثبیت آموزه ها کمک کرده و باعث نهادینه شدن آن ها در ضمیر ناخودآگاه می شود. «بنویس تا اتفاق بیفتد»، کتابی ساده و روان است که لحن دلنشینی دارد.

سبک فراگیر و زبان خودمانی نویسنده باعث شده تا خواندن کتاب برای هر نوع مخاطبی آسان و آموزش ها قابل فهم باشند. همچنین خانم کلاوسر با گنجاندن داستان های واقعی از افرادی که آموزه های او را به کار بسته اند، به جذابیت کتاب افزوده و مانع از خستگی مخاطب شده است.

خواندن این کتاب دریچه ای جدید پیش چشم افرادی که در آرزوی تحقق رویا هایشان هستند، می گشاید. خانم هنریت آن کلاوسر علاوه بر نوشتن کتاب های موفقیت و خودیاری، به تدریس در دانشگاه های معتبر آمریکا از قبیل دانشگاه واشنگتن، سیاتل و فوردهام، و مقاله نویسی در چندین مجله معتبر نیز اشتغال دارد.

از دیگر آثار این نویسنده می توان به عناوین زیر اشاره کرد:

• با هر دو طرف مغزت بنویس
• قلبت را روی کاغذ بیاور
• حرف دلت را بنویس

کتاب بنویس تا اتفاق بیفتد را خانم ندا رشیدی و جهان قطب شاهی با همکاری هم به فارسی برگردانده اند. خانم رشیدی ترجمه کتاب های زیر را نیز در کارنامه حرفه ای خود دارد:

• روابط شیء و وابستگی در زوج درمانی اثر جیمزال. بولتون
• انتخاب شغلی: یک راهنمای کاوشگری شغلی اثر کا. اس. براتش
• کتاب رنگ آمیزی سنجاقک ها از آنجلا پورتر

در بخشی از این کتاب می خوانیم:

ما فکر می کنیم اغلب پیشامد ها نوعی «تطابق» است، سوای رویداد هایی که به راحتی شانس یا تصادف تلقی می شوند، من در جواب می توانم آن را «برو! حرکت» بنامم. در واقع «برو! حرکت» بخشی از یک طرح است. هرچند این حوادث یک نشانه و یا یک علامت هستند. ««برو! حرکت» جلودار شروع یک جنبش چراغ سبز و یا هجای تحکم داور مسابقه در مسیر است. به جای خود… آماده… حرکت…

 

کارل گوستاو یونگ (روانشناس سوئیسی) آن را «قانون همزمانی» می نامد، به علاوه وقتی که حوادث با یک نظر کردگی منطبق می شوند، عده ای آن را «پیام هایی از عالم وجود» یا «ارتباطات کیهانی» می نامند. در واقع می توان گفت که زندگی هر یک از ما بخشی از یک طرح بزرگتر است. عده ای معتقدند که ما از خودمان امواج انرژی ساطع می کنیم و این انتقال امواج و ارتعاشات، به خودمان برمی گردد. عده ای آن را «شفاعت الهی» می نامند. این نظریه ها منحصرا دو پهلو نیستند. من به اندکی از هر یک اعتقاد دارم.

 

هدفی که یک بار نوشته شده، اغلب بدون اینکه زحمت بکشید تحقق پیدا خواهد کرد. اما این هم ایرادی ندارد که «کارهای تان را روی غلتک بیندازید». هرچه جذابیت بیشتری به هدف خود بدهید و هر چه شوق و ذوق زیاد تری نسبت به آن داشته باشید، دیگران نیز تمایل پیدا می کنند که آرزوی شما به واقعیت تبدیل شود. من این توسعه بازیگوشانه کلمه را «برق انداختن نارگیل ها» نام گذاری کردم. دانشمندان در دهه شصت نظاره گر میمون هایی بودند که در جزیره ای دور افتاده در ژاپن مشغول تمیز کردن خاک از روی سیب زمینی های شیرین و شستن آنها در آب بودند. وقتی که تعداد آنها از حد معمول زیاد تر شد، میمون های دیگری هم در جزایر دیگر، همان کار را انجام می دادند. دکتر کن کیز این تجربه را به عنوان نوعی وابستگی به مسئولیت شخصی برای آرامش فکر تلقی می کند. شما هرگز نمی دانید که صد ها میمون قادرند آگاهی مشترک را تبدیل به تفاهم دسته جمعی کنند. من به جای عبارت پاک کردن خاک از روی سیب زمینی ها از عبارت «برق انداختن نارگیل ها» استفاده کردم. ما باید بدانیم که فعالیت در نقطه ای، باعث تحرک در نقطه دیگر خواهد شد. وقتی با جدیت و اراده چیزی را می نویسید، مطمئنا از درون شما چیزی تراوش خواهد کرد، کلمه منتشر می شود.